نشست علمی مدیریت تحویل آب در شبکههای آبیاری با هدف بررسی چالشها، فرصتها و رویکردهای نوین در مدیریت منابع آب کشاورزی برگزار شد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه: نشست علمی مدیریت تحویل آب در شبکههای آبیاری با هدف بررسی چالشها، فرصتها و رویکردهای نوین در مدیریت منابع آب کشاورزی با حضور پژوهشگران استانی و کشوری برگزار شد.
دکتر ترابی معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست در این نشست تأکید کرد: مدیریت تحویل حجمی آب در شبکههای آبیاری، تحولی کلیدی در نظام مدیریت منابع آب کشور است.
وی افزود: هر تصمیم یا تغییر کوچک در سازوکار بهرهبرداری میتواند بر امنیت غذایی، پایداری محیطزیست و جوامع محلی تأثیر جدی بگذارد و این چالشها امروزه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی گستردهای یافتهاند.
معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست خاطرنشان کرد: رویکرد سنتی مبتنی بر نوبتدهی، تجربه اپراتورها و برداشتهای تقریبی دیگر پاسخگوی پیچیدگیهای موجود نیست.
دکتر ترابی با بیان اینکه «اکنون زمان اندازهگیری محوری و تحویل هدفمند آب است»، مدیریت تحویل حجمی را نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای گذار از مدیریت عرضهمحور به مدیریت تقاضامحور دانست و یادآور شد اگرچه تا نقطه ایدهال فاصله داریم، ولی آغاز این مسیر گامی ضروری و سرنوشتساز است.
دکتر مریم قربانی معاون پژوهش و فناوری دانشگاه بیان نمود: واقعیت این است که ما ساکنان استان مازندران، همچون سایر نقاط کشور و جهان، با چالشهای علمی ناشی از تغییر اقلیم مواجه هستیم که خشکسالی و کمآبی را به همراه آورده است.
وی ادامه داد: متأسفانه گاهی تصمیمگیریهایی که میتوانست این مسائل را مدیریت و چالشها را کمرنگتر کند، در زمان مناسب محقق نشد و این امر موجب تشدید مشکلات بخش کشاورزی گردید.
معاون پژوهش دانشگاه اظهار داشت: نقش دانشگاه و استان در موضوع امنیت غذایی، ما را ملزم میکند تا در این زمینه ورود کنیم. شاید بتوانیم با تنظیم دستورالعملهایی برای ایجاد شبکههای آبیاری مناسبتر، کشاورزان را مطمئن سازیم که میتوانیم مشکل کمآبی را پشت سر بگذاریم.
دکتر قربانی گفت: در حال حاضر شاهد عدم توزیع مناسب آب و ناکارآمدی شبکههای آبیاری هستیم که گاهی اتفاقات ناگواری را در میان کشاورزان رقم زده و جای تاسف دارد. هدف ما از تنظیم این دستورالعملها، ارتقای بهرهوری و کارایی سیستمهای آبیاری است تا آب به مقدار مورد نیاز و در زمان مناسب در اختیار کشاورزان قرار گیرد. در این صورت، آنان نیز با قاطعیت و همراهی بیشتری در پرداخت آببها عمل خواهند کرد. امیدواریم در این نشست، با استفاده از نظرات ارزشمند همکاران، بسته سیاستگذاری مناسبی تنظیم و همراهی متخصصان و بخش اجرای استان را برای عملیسازی آن جلب نماییم.
دکتر بابک مومنی مشاور استاندار با اشاره به تکلیف برنامه هفتم توسعه برای ساماندهی زیرساختهای آب و خاک شمال، هشدار داد: وضعیت موجود ناپایدار و نگرانکننده است. به گفته وی، حدود ۴۸۰ هزار هکتار از شالیزاریهای شمال که ۸۰ درصد برنج کشور را تولید میکنند، به دلیل فقدان زیرساختهای مناسب، نیمی از سال در آب غرقاب بوده و خاک در حال تخریب است.
مومنی تغییر اقلیم را یک واقعیت انکارناپذیر دانست و اظهار داشت: دیگر نمیتوان به میانگینهای بارش ۵۰ ساله اکتفا کرد. آورد رودخانههایی مانند هراز در پنج سال اخیر کاهش چشمگیری داشته و الگوی بارش به هم ریخته است.
مشاور استاندار با نقد عملکرد گذشته گفت:سابقه اجرای طرحهایی مانند تجهیز و نوسازی اراضی نشان میدهد نگاه سنتی و تقسیمبندیهای صرفاً سیاسی شکست خورده است.
وی افزود: باید مدیریت را بر اساس حوزههای آبریز و اکولوژیک تنظیم کرد، نه مرزهای اداری.
به گفته وی، یک مشکل عمده، ناقص ماندن پروژهها است؛ شبکهای احداث میشود اما تامین آب پایدار یا سیستم زهکشی برای آن وجود ندارد. همچنین مدیریت بهرهبرداری و نگهداری پس از اتمام طرحها به فراموشی سپرده میشود.
دکتر مومنی با اشاره به حساسیت برنج به عنوان کالای اساسی،هشدار داد: هرگونه اختلال در تولید آن، تبعات اجتماعی و اقتصادی گستردهای خواهد داشت. وی تاکید کرد: برای حفظ اراضی کشاورزی و بهبود معیشت بهرهبرداران، باید به سمت الگوهای کشت دوم و افزایش بهرهوری حرکت کرد.
وی در پایان تصریح کرد:نجات شرایط کنونی، مستلزم یک تغییر پارادایم اساسی است. باید از پروژههای جزئی و کوتاهمدت عبور کرده و به سمت اجرای طرحهای جامع و یکپارچه در قالب «زنجیره عمرانی پروژههای مدیریت آب» حرکت کنیم؛ رویکردی که در اسناد بالادستی نیز مورد تاکید قرار گرفته است.
دکتر ترابی تأکید کرد: مدیریت تحویل حجمی آب در شبکههای آبیاری، تحولی کلیدی در نظام مدیریت منابع آب کشور است. وی افزود: هر تصمیم یا تغییر کوچک در سازوکار بهرهبرداری میتواند بر امنیت غذایی، پایداری محیطزیست و جوامع محلی تأثیر جدی بگذارد و این چالشها امروزه ابعاد اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی گستردهای یافتهاند.
معاون محیطزیست انسانی سازمان حفاظت محیطزیست خاطرنشان کرد: رویکرد سنتی مبتنی بر نوبتدهی، تجربه اپراتورها و برداشتهای تقریبی دیگر پاسخگوی پیچیدگیهای موجود نیست. دکتر ترابی با بیان اینکه «اکنون زمان اندازهگیری محوری و تحویل هدفمند آب است»، مدیریت تحویل حجمی را نه یک انتخاب، بلکه ضرورتی اجتنابناپذیر برای گذار از مدیریت عرضهمحور به مدیریت تقاضامحور دانست و یادآور شد اگرچه تا نقطه ایدهال فاصله داریم، ولی آغاز این مسیر گامی ضروری و سرنوشتساز است.
دکتر مسعودیان، عضو هیأت علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری، گفت: «در سال ۱۳۷۳ به همراه آقای دکتر افتخارزاده و با همکاری مرکز تحقیقات وزارت نیرو، پروژهای برای طراحی و ساخت سیستمهای جدید اندازهگیری آب در کانالها اجرا کردیم. حتی نمونهای از یک پلوم مدرن (لایکا) طراحی و ساخته شد که با ایجاد کمترین اختلال در جریان، امکان اندازهگیری دقیق را فراهم میکرد. مقاله این طرح نیز ارائه و مدل آن در دانشگاه کشاورزی مورد استفاده قرار گرفت.»
وی سپس با طرح دیدگاهی متفاوت درباره اولویتهای کنونی مدیریت آب اظهار داشت: «حالا که برای این جلسه فکر میکردم، به این نتیجه رسیدم که شاید مشکل اصلی ما امروز، تحویل حجمی آب نباشد و مسئولین به دلایلی بر این موضوع متمرکز شدهاند. به نظر میرسد نیاز به یک تجدید نظر اساسی در مدیریت منابع و مصارف آب کشاورزی داریم.»
این استاد دانشگاه با اشاره به شرایط طبیعی کشور افزود: «اگر به چرخه آب در طبیعت نگاه کنیم، میبینیم که ایران بر روی کمربند خشک کره زمین (مدار ۳۰ درجه شمالی) قرار گرفته و خشکسالی برای ما یک پدیده طبیعی و تکرارشونده است، نه مسئلهای صرفاً مربوط به دهه اخیر. حجم بارش سالانه کشور نیز نوسانات گستردهای بین ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلیارد مترمکعب داشته است.»
دکتر مسعودیان در ادامه با نقد تمرکز صرف بر مفهوم “آب تجدیدپذیر” گفت: «در تمام برنامهریزیهای آبی، بر استفاده حداکثری از آب تجدیدپذیر تأکید میشود و حتی گاه میان استانها در این زمینه رقابت ایجاد میکنند. اما باید نگاهی تاریخی به موضوع داشت. نمودارهای پنجاه ساله نشان میدهند اگرچه حجم آب تجدیدپذیر نوسان داشته، اما روند تغذیه آبهای زیرزمینی نسبتاً ثابت یا در حال کاهش بوده و در مقابل، روند تخلیه و برداشت از این منابع سیر صعودی شدیدی داشته است.»
وی در پایان سخنان خود نتیجه گرفت: «این مقایسه نشان میدهد چالش اصلی، صرفاً تحویل حجمی آب نیست، بلکه مدیریت ناپایدار منابع و عدم تعادل تاریخی بین تغذیه و برداشت از سفرههای زیرزمینی است. این موضوع نیاز به بازنگری بنیادین در رویکردهای کلی مدیریت آب دارد.»






